سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ولایت مداری
 

بسم رب المهدی

آیت الله ناصری,بقیة الله,اسم اعظم

حجت‌الاسلام والمسلمین صافی اصفهانی با بیان خاطره‌ای از آیت‌الله ناصری گفت: آیت الله ناصری در باره استاد اخلاق خود در نجف می گفتند که حضرت آیت الله سید محمد کشمیری، استاد ما و از اولیای الهی و اوتاد بود و ارتباط فوق العاده ای با حضرت حقّ...

 

بقیة الله,امام زمان,امام مهدی,قلم,اسم اعظم

حجت‌الاسلام والمسلمین صافی اصفهانی با بیان خاطره‌ای از آیت‌الله ناصری گفت: آیت الله ناصری در باره استاد اخلاق خود در نجف می گفتند که حضرت آیت الله سید محمد کشمیری، استاد ما و از اولیای الهی و اوتاد بود و ارتباط فوق العاده ای با حضرت حقّ داشت و معجزات و کرامات عجیب و بسیاری از ایشان نقل شده است. داستان های محیّر العقولی که بعضی از آن ها را به خاطر دارم. در نجف شب های جمعه از خانه بیرون می آمد و به حرم امیرالمؤمنین (ع) مشرف می شد و تا قبل از اذان صبح به منزل باز نمی گشت. ایشان چیزی از کسی قبول نمی کرد. مجتهدی مسلم و خیلی مورد توجه همگان  بود چیزی از بازار نمی خورد. خودش آردی در منزل تهیه می کرد و به نانوای متدیّنی می داد که برای ایشان این نان را می پخت. خطّش خیلی زیبا بود. تابلو هایی را با عبارت «یا صاحب الزمان أغثنی، یا صاحب الزمان ادرکنی» می نوشت و به پسرش می داد. او هم آن تابلو ها را چاپ می کرد و می فروخت و پولش را به پدر می داد. پدر هم زندگی خود را با آن اداره می کرد.

ایشان استاد اخلاق ما بود. من خدمت ایشان می رسیدم. یکی از دفعاتی که به دیدار ایشان رفته بودم، از ایشان اسم اعظم را خواستم. گفتند: اگر اسم اعظم را می خواهی به در خانه امام زمان (ع) برو و از این اسم شریف: «یا صاحب الزمان أغثنی یا صاحب الزمان أدرکنی» نگذر. این اسم اعظم حق است، به آن توجه داشته باش! و بعد دنبالش این ماجرا را برای بنده تعریف کردند که سفری به خراسان رفته بودم. در مسیر برگشت از تهران به قم رفتم تا یکی از آشنایان و بستگان را ببینم و بعد به عراق بازگردم. در نیمه شبی که هوا سرد بود، اتوبوس مرا جلوی صحن حضرت معصومه (س) پیاده کرد. من هم پیاده شدم. اما من پیرمرد هشتاد و پنج ساله با چمدان و ساک کجا بروم؟ من که آدرس را بلد نیستم و کسی هم نیست که از او نشانی را بپرسم. مقداری ایستادم، دیدم خبری نشد. با خود گفتم ما که صاحب و ملجأ داریم. بهتر است از ایشان استمداد کنم. می گفت ساک را به یک دست گرفتم و عصا و چمدان را هم به دست دیگر. چشمانم را بستم و در پیاده رو به طور مرتب می گفتم: «یا صاحب الزمان أغثنی یا صاحب الزمان أدرکنی» مکرر این اسم را تکرار می کردم و را ه می رفتم. یکدفعه سنگین شدم و بعد از آن دیدم بر در یک خانه ام! نگاه کردم! دیدم نام آن فامیل ما بر در نوشته شده است. در زدم، آمد در را باز کرد و متحیرانه از من پرسید، چطور آمدی؟ گفتم: آمدم دیگر و به داخل خانه رفتم.

آیت‌الله ناصری می‌گفت: اسم حضرت بقیة الله (ع)، اسم اعظم حضرت حقّ است. در گرفتاری های روحی، معنوی، جسمی، مادی، توجه و توسلتان به این اسم شریف باشد. خدا شاهد است بنده مکرر گرفتاری های مختلفی داشتم، مخصوصاً در فشار ها و ناراحتی های خارجی با این ذکر نتیجه ی قطعی گرفته ام. این ذکر را یادداشت کنید و در مواقع گرفتاری متوسّل و متوجه به حضرت بقیه الله ـ روحی له الفداء ـ شوید. ان شاء الله نتیجه ی قطعی خواهید گرفت. این ذکر، عدد هم ندارد و ایشان به من نفرمودند که برای جواب گرفتن چند بار آن را تکرار کنم. لازم است مرتب آن را تکرار کنید.


 






نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 اردیبهشت 22 توسط حسین مرادی نژاد